دل سوخته را بگو چه کنیم ؟

ساخت وبلاگ


 

هیچ چیز تغییر نکرده.هفت ماه گذشت .

سالها پیش وقتی تو دانشگاه مبحث نشوز مرد را می خواندم فکر می کردم که فقه عجب دنیای باحالی است.می دانستم که در عمل ضمانتی نیست اما دلم خوش بود به جهان ارمانی ماده های قانونی، اما حالا اعتراف می کنم که این خانه از بنیان خراب است.

راستش خیلی چیزها می خواهم بنویسم.اما نمی شود نوشت.فقط بدانید که ایمانم داره می لغزد.که باورم را دارم ازدست می دهم. به چیز هایی باور داشتم که دروغ بود. من ادم هایی را دیدم که دم از امام حسین می زدند.که روضه برای حضرت فاطمه می گرفتند.سخن رانی ،نماز جمعه می رفتن اما حق را ناحق کردند.ظلم کردند.یک روز دکتر الف بهم گفت تا این ادم ها هستند اسلام دشمن نیاز ندارد.

حقیر است،ادمی که تو پروفایل، تو اینستا،درجامعه،درمحل کار،ادای مذهب و خدا در می اورد ولی نیست.ادم باشید.با باوردینی کسی بازی نکنید.کاری نکنید که ادم حالش بد شه از این جماعت متظاهر دروغ گو .مسلمان واقعی ام ارزو است ..

این هفت ماه واقعا تغییر کردم.بزرگ شدم.درد کشیدم حتی پیرشدم اما زنده ام .. 

تو خیابان که راه می روم .ادم ها را  که می بینم گریه می کنم .تکلیف من مشخص نیست.شرعا ،عرفا ، اخلاقا ، نبودن تو گناه است . گناه نبودن به گردنت هست.من برعکس خیلی از  ادم ها نمی بخشم و هیچ وقت اروزی خوشبختی نمی کنم.من کینه تو قلبم حمل نمی کنم اما نمی بخشم .عبور می کنم از تو.اعتراف می کنم که ته دلم خالی است اما من یه هدف دارم که می خواهم براش بجنگم .....

رستاک گوش می دهم...

برای خانه سوخته باز شاید بشود خانه ای بنا کرد ..دل سوخته رابگو چه کنیم / نادر ابراهیمی.


روز هایی که گذشت ......
ما را در سایت روز هایی که گذشت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6abanam2 بازدید : 147 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 13:23