بعدظهر پنج شنبه

ساخت وبلاگ

ساعت یک ربع به چهار بعدظهر است 

من ساعت یک کشونده دفتر که مشت خلافکار به ظاهر ذی صلاح ببینم . تمایلی به قبول پرونده ندارم اونا هم تمایل به وعده دروغ دارن ...

حال ندارم برم خونه ...میرم یه غذای چرب از مثلا رستوران مشهور نزدیک میگیرم ..مزخرف بود به نظرم.  تبلیغات کاری کرده که چندتا شعبه داشته باشه 

بارون می‌آمد..دیشب و امروز دلم تنگه 

یکم دست از سر خودم برداشتم ...می خواهم اشتباه برم مسیر را 

شاید مسیر اشتباه به مقصد برسه 

شایدم من درست و غلط هیچ وقت بلد نبودم 

روز هایی که گذشت ......
ما را در سایت روز هایی که گذشت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6abanam2 بازدید : 32 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1402 ساعت: 3:34