تیسفون ..میهن ..پلاک ....

ساخت وبلاگ

اخرین تکه من تو اون ساختمان جا ماند ...چیزی از من همراهم نیست ..نشستم تو حیاط امام زاده صالح و فکر می کنم به خدایی که صبور است ...خدایا من باختم ..تمامش کن .دیگه نمیکشم ...هستی ؟

سه شنبه جهنم بود سوختم ..سوختم ....

گفتم استخاره می خواهم ...سید بود ....نگاهم کرد گفت از حرف مردم می ترسی ...نترس ..نه خوب اومد نه بد ...من خستم ...

روز هایی که گذشت ......
ما را در سایت روز هایی که گذشت ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6abanam2 بازدید : 128 تاريخ : شنبه 17 شهريور 1397 ساعت: 20:34