روز هایی که گذشت ...

متن مرتبط با «من دیه گو مارادونا هستم» در سایت روز هایی که گذشت ... نوشته شده است

از من

  • ممکنه ایراد از من باشه  ولی یه چیز میدونم که دیگه توان بحث الکی ندارم  بنابراین طی بحث دیشب به این نتیجه رسیدم که رابطه به جایی نمیرسه  هرچند که دوشب قبلش حرف این بود کی رسمی بشه  آدمی که جدا شده به اندازه کافی ترسو هست حالا اگه نبینه ‌دیگه واقعا بدبخت میشه  شاید اگر عقد بود میشستم پای خوبی هاش  ولی من توان حرف الکی ندارم ... البته مشاوره هم رفتم یه جای جدید چون مشاور خودم نبود ... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • رمز ثابت ( من هنوز زنده ام )

  • شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید: <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align=""> بخوانید, ...ادامه مطلب

  • من فراتر از من

  • احساس می کنم زدم به ته دیوانه بازی  دارم میشم شبیه آدم هایی که همیشه برام عجیب بودن  دونستن قانون کمی گستاخ ام کرده ، عجیب رفتار میکنم . دقیقا از مثلث عشقی همیشه تعجب می کردم و حالا خودم بین اضلاعی قرار میدهم که هیچ کدوم خبر از هم ندارن  اصلا نمی دونم این دیوانه بازی چیه که در میارم  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • از من نپرس ...

  • برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب

  • تو بردی ...من باختم ..

  • برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب

  • من که قاضی نیستم . می دونم .

  • دختره با دوست پسرش و مادرش اومده دفتر که از دوست پسر قبلی شکایت کند . هفته دیگه هم نامزدی با دوست پسر جدید بود  یک نسخه وسیع از روانپزشک معروف شهر هم برای حال بد خودش داشت و راستش دختره ته خیلی چیزها بود  فکر کردم چطوری می تونه اینقدر زرنگ باشه .یا شاید چقدر بلده ..یا شاید چطوری این قدر خوشبخت و دوست داشتنی است که طرف با علم به تمام اتفاقات عجیب گذشته می خواهد باهاش ازدواج کند .  پ ن : قیافه اش معمولی بود , ...ادامه مطلب

  • من کاسه صبرم ...

  • دلم می خواهد حرف بزنم ولی حرفام تکراریه ... امروز بیست روز شعبه اقای ف تمام شد ...یه فکرایی گاهی تو ذهن ام میاد که از خودم ناامید میشم .. من صبور بودم یا نبودم ..به هرحال دوست داشتم صبور باشم ولی الان سرریز شده ام ...یه مسیر طولانی راه رفتم والکی مغازه ها را نگاه کردم که حواسم پرت شه اما نشد ..., ...ادامه مطلب

  • من اسمان پر از ابرهای دل گیرم

  • دیشب ،با تمام وجود در خواب درد می کشیدم .با صدای مادرم از خواب بیدار شدم و اب خوردم .تو خوابم گیر کرده بودم وسط یه در شاید دری مثل در اسانسور ....از هر دو طرف له می شدم و درد می کشیدم و نمی تونستم کم, ...ادامه مطلب

  • باید بمیری و نگویی ...

  • ادم های چاق را زیر پست های لاغری تگ نکید ... ادم های درحال طلاق را زیر پست های روان شناسانه در مورد طلاق تگ نکنید ... زخم زبون نزنید ....این ادم قوی نیست. پ.ن: باید بمیری و نگویی ...., ...ادامه مطلب

  • چقدر تو به فکر منی ...

  • از حال بهم زن ترین حس های دنیا پیام بانک است ...واریز ۱۰۰ هزار تومان ..خودش را مسخره  کرده ... اینکه مرد این داستان نبودی یک طرف ..بیشعوری خودت و وکیل, ...ادامه مطلب

  • هیچی نگو ..

  • برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب

  • من و تو دور از هم پوسیدیم...

  • برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب

  • من باختم هرچند اقرار خوبی نیست

  • گفتند: نگذر از غــــرورت، کار خوبی نیستباید خودت فهمیده باشی یار خوبی نیستگفتند: هرگز لشگرت را دست او نسپاراین خائنِ بالفطره پرچم دار خوبی نیستسیگار و تو، هر دو برای من ضرر داریدتو بدتری، هرچند این معیار خوبی نیستترک تو و درک جماعت کار دشواری ستتکرار تنهایی ولی تکرار خوبی نیست...آزادی از تو، انحصار واقعی از منبازیّ شیرینی ست، استعمار خوبی نیستاز هر سه مردِ بینِ بیست و پنج تا سی سالهر سه اسیر چشم ,باختم,هرچند,اقرار ...ادامه مطلب

  • گواهی بخواهید:اینک گواه / همین زخم هایی که نشمرده ایم

  • فقط تا سه شنبه صبر می کنم ... راستش دلیل صبر کردن دو چیز است ، منتظرم نتیجه مصاحبه ام بیاد ...و دلیل دیگر اقای س  اینکه وقاحت مادر و خواهر ش تمامی ندارد و تو چشم های مادرم نگاه کردند و با همان جماعت بی حیا خندیدو مادرم سکوت کرد  به خدا فکر می کنم ..خدایا لطفا بهم فکر کن ... خدایا جنگ چیز بدی است ..کشته دارد ..خون دارد ....خدایا تو که می دانی فرق بسیار است بین کشته شدن و شهید شدن .. راستش به گمانم ,گواهی,بخواهیداینک,گواه,همین,هایی,نشمرده ...ادامه مطلب

  • حال من ،حال اسیری است

  • حال من حال اسیری است که هنگام فرار  یادش افتاد کسی منتظرش نیست ....نرفت  به انگشترم نگاه کرد .. گفت مرده ...حتی سنگ فیروزه هم می میره .. به سنگ انگشترم نگاه کردم .رگ های فیروزه آبی و سبزش از بین رفته بود .سبز یک دست ... اون وقت ما میگم طرف دلش از سنگ بود ...سنگ داریم تا سنگ ..اگه فیروزه باشی حتی از, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها