روز هایی که گذشت ...

متن مرتبط با «من از دیار حبیبم» در سایت روز هایی که گذشت ... نوشته شده است

رمز سابق از مصائب موقت

  • شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید: <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align=""> بخوانید, ...ادامه مطلب

  • از من

  • ممکنه ایراد از من باشه  ولی یه چیز میدونم که دیگه توان بحث الکی ندارم  بنابراین طی بحث دیشب به این نتیجه رسیدم که رابطه به جایی نمیرسه  هرچند که دوشب قبلش حرف این بود کی رسمی بشه  آدمی که جدا شده به اندازه کافی ترسو هست حالا اگه نبینه ‌دیگه واقعا بدبخت میشه  شاید اگر عقد بود میشستم پای خوبی هاش  ولی من توان حرف الکی ندارم ... البته مشاوره هم رفتم یه جای جدید چون مشاور خودم نبود ... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • رمز ثابت ( من هنوز زنده ام )

  • شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید: <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align=""> بخوانید, ...ادامه مطلب

  • رمز ثابت بازنده

  • پاسخ: تمام شد رابطه ام با یه اس ام اس ۶ صبح تمام شد . زنگ زدم از یه چیزهایی یه دفعه ایراد گرفت که باورم نمیشه ...نمی دونم مینا احساس می کنم دیگه نمیکشم ... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • من فراتر از من

  • احساس می کنم زدم به ته دیوانه بازی  دارم میشم شبیه آدم هایی که همیشه برام عجیب بودن  دونستن قانون کمی گستاخ ام کرده ، عجیب رفتار میکنم . دقیقا از مثلث عشقی همیشه تعجب می کردم و حالا خودم بین اضلاعی قرار میدهم که هیچ کدوم خبر از هم ندارن  اصلا نمی دونم این دیوانه بازی چیه که در میارم  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • قبل از ماجرا

  • Pms این جوری که میچسبی به شوفاژ و گریه می کنی  خدا نکنه که وسط گریه ها یاد آدم های رفته هم بیافتی , ...ادامه مطلب

  • بعد از مدت ها

  • از 17 شهریور تا حالا ننوشتم ...رکود ننوشتن ام فکر کنم همین باشد  حالم خوب بود ؟ خیر  چیزی تغییر کرد ؟ در انتها خیر .. ته تمام این روز هایی که نبودم  مطمن شد من ادم بازنده ام هستم .. حالا رسوب کرده تمام سالیان گذشته شده ام .. به هر حال از خودم ممنونم که این سال گذشته را دوام اوردم ... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • از من نپرس ...

  • برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب

  • تو بردی ...من باختم ..

  • برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب

  • از کشتن سهراب به تهمینه چه گفتی

  • اشک .... #از_خون_جوانان_وطن  پ ن : احمقانه است که بنویسی ..غیر عمدی وقتی قانون خودت عمل کشنده را عمدی می داند وقتی اشتباه در هویت رافع مسیولیت و علل موجه نیست ‌.. بمیرید ...بمیرید ..., ...ادامه مطلب

  • من که قاضی نیستم . می دونم .

  • دختره با دوست پسرش و مادرش اومده دفتر که از دوست پسر قبلی شکایت کند . هفته دیگه هم نامزدی با دوست پسر جدید بود  یک نسخه وسیع از روانپزشک معروف شهر هم برای حال بد خودش داشت و راستش دختره ته خیلی چیزها بود  فکر کردم چطوری می تونه اینقدر زرنگ باشه .یا شاید چقدر بلده ..یا شاید چطوری این قدر خوشبخت و دوست داشتنی است که طرف با علم به تمام اتفاقات عجیب گذشته می خواهد باهاش ازدواج کند .  پ ن : قیافه اش معمولی بود , ...ادامه مطلب

  • بیست و شش سال و یازده ماه و ...

  •   چند سال است  از چند روز مانده به تولدم اهنگ یه روزی می اد خواجه امیری را گوش می دهم ... دلم برای اون شبی که تولدم ،کهف شهدا بودم و تو تاریکی با ف این اهنگ را گوش دادیم و گریه کردم ، تنگ شده .. تا قب, ...ادامه مطلب

  • من کاسه صبرم ...

  • دلم می خواهد حرف بزنم ولی حرفام تکراریه ... امروز بیست روز شعبه اقای ف تمام شد ...یه فکرایی گاهی تو ذهن ام میاد که از خودم ناامید میشم .. من صبور بودم یا نبودم ..به هرحال دوست داشتم صبور باشم ولی الان سرریز شده ام ...یه مسیر طولانی راه رفتم والکی مغازه ها را نگاه کردم که حواسم پرت شه اما نشد ..., ...ادامه مطلب

  • در را به رویم باز کن ..اندو اورده ام ...

  • اینجا  همیشه شب است هیچ سحری هم ندارد ..هیچ سختی هم تمام نمیشه دیگه منتظر هیچی نیستم ..., ...ادامه مطلب

  • من اسمان پر از ابرهای دل گیرم

  • دیشب ،با تمام وجود در خواب درد می کشیدم .با صدای مادرم از خواب بیدار شدم و اب خوردم .تو خوابم گیر کرده بودم وسط یه در شاید دری مثل در اسانسور ....از هر دو طرف له می شدم و درد می کشیدم و نمی تونستم کم, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها